حساب های منطقهای
- صفحه اصلی
- اطلاعات آماری
- حسابهای منطقهای
- حساب های منطقهای
نگاه کلی
حسابهای منطقه ای مجموعه ای از حسابها ، جداول استاندارد ، تعاریف و مفاهیم و روشهای محاسبه است که به صورت جامع و هدفمند، مطالعه کمی و منظم فعالیتهای اقتصادی یک منطقه مشخصی را برای یک دوره زمانی معلوم ،معمولا یک سال، امکان پذیر میسازد. به عبارت دیگر نقشی را که حسابهای ملی در سطح کل کشور به عهده دارد حسابهای منطقهای همان نقش، اهمیت و کاربرد را در سطح منطقه عهده دار است. از نظر اهمیت و کاربرد نیز، حسابهای منطقهای، نقش شایان توجهی را در برنامهریزی منطقهای، بررسی عملکرد اقتصاد منطقهای و تحلیل امکانات و پتانسیلهای منطقهای به عهده دارد به طوری که تحقق اهداف برنامهریزی منطقهای بدون استفاده از یافتهها ، شاخصها و متغیرهای حسابهای منطقهای امکان پذیر نیست.
مبانی نظری حسابهای منطقهای، همانند حسابهای ملی، « system of national accounts » «SNA» مبتنی بر سیستم حسابهای ملی است، با این تفاوت که تبدیل سطح جغرافیایی ملی به منطقه ای، مسائل ویژه ای را باعث میشود که به طور کامل در «SNA» بررسی و پیش بینی نشده، این مسائل ویژه را بایستی در نظر داشت. علیرغم نیاز برنامهریزان به نتایج حسابهای منطقهای و نیز علیرغم توسعه دانش نظری و علمی حسابهای ملی ، حسابهای منطقه ای و نیز علیرغم توسعه دانش نظری و علمی حسابهای ملی ، حسابهای منطقهای در جهان و ایران از سوابق تجربی قابل توجهی برخوردار نمیباشد. این کار علیرغم مشکلات عدیده توسط معاونت برنامهریزی استانداری و با کمک دفتر حسابهای منطقهای مرکز آمار ایران برای اولین بار در ۶ استان کشور( از جمله تهران) در سال ۱۳۷۶ و در سال ۱۳۷۹ برای همه استانها انجام گرفت و مرکز آمار ایران در این راستا هر ساله محصول ناخالص داخلی استانها و اطلاعات تفضیلی مربوط به ارزش افزوده ۷۲ رشته فعالیت اقتصادی را تهیه و منتشر می کند.
تعاریف و مفاهیم
محصول ناخالص داخلی
در میان شاخصهای اقتصاد کلان، محصول ناخالص داخلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا نه تنها بهعنوان مهمترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیل ها و ارزیابی ها مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه بسیاری از دیگر اقلام کلان اقتصاد محصولات جنبی محاسبه و برآورد آن محسوب می گردند.
محصول ناخالص داخلی و ارزش افزوده ناخالص هردو یک مفهوم اقتصادی را بیان می کنند ولی ارزش آنها با یکدیگر متقاوت است و تفاوت آن ها در مالیات و یارانه (یارانه) است. کل ارزش محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم منطقه در دوره زمانی معین (سالانه یا فصلی) را محصول ناخالص داخلی می نامند. از آنجا که مقادیر ارزش افزوده به قیمت جاری محاسبه شده است، محصول ناخالص داخلی نیز به قیمت های جاری است و تغییرات تورمی از آن کم نشده است.
هریک از محصولات تولید شده در اقتصاد به منظور تبدیل به محصول نهایی چندین مرحله را طی می کنند. مثلا نان، بهعنوان یک محصول نهایی که مستقیماً به مصرف میرسد، از مراحلی مانند تولید گندم و آرد می گذرد. روشن است که در محصولات پیچیده صنعتی تعداد مراحل تبدیل یا فراوری بیشتر است. به هرحال در برآورد تولید ناخالص داخلی باید ارزش محصول نهایی (نان) را مورد استفاده قرار داد، زیرا ارزش آرد در آن مستتر است، چنانکه ارزش گندم بطور ضمنی در آرد وجود دارد. اگر ارزش هر یک از این مراحل را جداگانه در تولید ناخالص داخلی منظور کنیم در واقع ارزش محصولات تولید شده در اقتصاد را بیشتر از میزان واقعی برآورد کردهایم. به همین دلیل در تعریف بالا بر کلمه نهایی تاکید شده است.
ارزش افزوده
منظور از ارزش افزوده، افزایش در ارزش پولی یک کالا بر اثر انجام کار یا خدمتی بر روی آن است؛ که سبب تغییر کاربرد، بهبود کیفیت یا تسهیل مصرف آن شود.
محاسبه ارزش افزوده به منظور پرهیز از احتساب مضاعف صورت میگیرد. به این معنی که ارزش کالاها و خدماتی که به عنوان دادههای واسطه یک فعالیت به کار گرفته میشود به نوبه خود ستانده یک فرایند تولید بوده و لازم است از ستانده این فعالیت کسر شود تا ارزش افزوده آن بدست آید. به این ترتیب ارزش افزوده ناخالص عبارت از ارزش ستانده منهای ارزش مصرف واسطه است. ارزش افزوده خالص عبارت از ارزش افزودهی ناخالص منهای مصرف سرمایه ثابت است.
ستانده
ستانده، کالاها و خدماتی است که دریک واحد تولیدی تولید شده و برای استفاده در خارج از آن واحد در دسترس قرارمیگیرد. کالاها و خدماتی که دریک واحد در یک دوره حسابداری معین تولید و درهمان دوره در دیگر فرایندهای تولید آن واحد مصرف میشود، ستانده آن واحد را تشکیل نمیدهد. به این ترتیب مفهوم ستانده با مفهوم محصول که حاصل فرایند تولید است متفاوت میباشد.
مصرف واسطه
مصرف واسطه، ﺍﺭﺯﺵ ﮐﻠﻴﻪ ﮐﺎﻻﻫﺎ ﻭ خدماتی ﮐـﻪ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪ، ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩﻩ، ﻣـﻮﺭﺩ ﺍﺳـﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗـﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺼﺮﻑ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻳﺎ ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﺷـﮑﻞ میﺩﻫﻨـﺪ، ﺍﻃﻼﻕ می شود. بعضی از دادهها بعد از تغییر شکل و تشکیل ستانده، مجددا وارد یک فرایند تولید دیگر می شوند و بعضی دیگر نظیر برق و اکثر خدمات، به طور کامل در فرایند تولید مصرف می شوند. مصرف کالاها و خدمات نظیر مواد اولیه، برق، آب، سوخت، لوازم التحریر، ارتباطات، حمل و نقل، تعمیرات جزئی ساختمان و ماشینآلات و امثال آنها مصارف واسطه محسوب می شود. به عبارت دیگر می توان از مصرف واسطه به عنوان محصول واسطه یاد کرد.